عشق قمار

کوک : دیدم گلوریا نشسته داره با خودش حرف میزنه و گریه میکنه

گلوریا : قبل اینکه دکتر بره بهش گفتم چم شده گفت حامله ام دلم برای بچم میسوزه که پدرش قرار نیست دوسش داشته باشه ولی زای ه جا که کسی قراره تو دلم رشد کنه خوشحال بودم
و از ذوق گریه کردم
حرف های گلوربا
(خیلی خوشحالم که زا الان به بعد تو رو دارم هق هق هق و ببخشید که پدرت دوست نداره )

کوک :هعی این حرف ها چیه به بچم میزنی (اخم)

گلوریا :شنیدی (گریه )

کوک : میخوام یه چی بت بگم
گلوریا (بغص)
کوک : دوست ندارم
گلوریا :(گریه شدید)
کوک : دیوانه عاشقتم (بعلش میکنه )
گلوریا :خیلی بدی (گریه)
کوک : چون دوست ندارم عاشقتم
گلوریا (هق . هق )
گلوریا : منم دوست دارم
کوک : از بغلش اومد بیرون چی یعنی
گلوریا :منظورت چیه
کوک :یعنی عاشقم نیستی
گلوریا :دیوانه (خنده همراه با اشک)

فلش سه ماه بعد

گلوریا :کوک کجا موندی
کوک : اومدم
گلوریا: بدو الان دیر میشه آیینی
کوک:چیشدد (نگران)
گلوریا لقد زد
کوک : بچمون این خودت وحشیه
گلوریا :یه بار دیگه حرفارو تکرار کن
کوک : غلط کردی
گلوریا :وایسا ببینم (کوک رو کتک میزنه ماشالله قهرمان )
فلش بیمارستان

گلوریا
منو بردن تو اتاق کوک پیشم بود دست همو گرفته بودیم
یه مایع ریختن رو شکمم و با دستگاه داشتن بچم نگاه می‌کرد کوک خیلی ذوق داشت
کوک :بچمون چیه
دکی :صبر داشته باشید آقای جئون معلومه از خانوم خوب مراقبت کردید (خنده)
کوک :معلومه
دکی نوار قلب بچه رو گذاشت
گلوریا از ذوق گریه کرد
دکی : بچه‌ی شما ......

شرطا ۱۲ تا لایک
دیدگاه ها (۶)

عشق قمار

چشمات حرف میزنه 🖤🕳

عشق قمار

عشق قمار

اینم پارت نه

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط