«عشق مافیا»
«عشق مافیا»
پارت ۱۶
جیسو : 😐
اوکی باهات همگروهی میشم
(آروم)باشه پس اینطوریه
سهون : چیزی گفتی ؟
جیسو : نه
بیا بریم تا دیر نشده
*جیسو و سهون رفتن اولین سرنخو بگیرن
جیسو : خوب حالا منظورش چیه ؟
سهون : فک کنم چاه آبه وسط جنگلو میگه
جیسو ویو
کوک چقد با دختره گرم گرفته دختره ی ***(حسودی میکنه)
کوک ویو
این پسره دیگه کیه همگروهیه جیسو شده (کوکم حسودی میکنه)
سهون : جیسو فک کنم پیداش کردم
جیسو : کجاست ؟
*دیدن کوک و یونا زودتر جعبه رو برداشتن
یونا : اوپااا پیداش کردیم (بعد پرید بغل کوک)
کوک : آره بریم به مدیر نشونش بدیم
*حلقه هاشونو دستشون کردن
یونا : ما حلقه هارو پیدا کردیم
مدیر : خوب پس فک کنم استیک امشب شام بر شماست
راستی کوک تو مگه همیشه پیش جیسو نیستی چرا با یونا همگروهی شدی ؟
کوک : ام آخه ...
یونا : آخه ما همدیگه رو دوس داریم (گوه نخور دختره)
جیسو : خبریه ؟
کوک : آره منو و...
یونا : منو و کوک باهم قرار میذاریم
جیسو :(بغض کرد و دوید رفت). شرط
کامنت : ۱۵
لایک : ۱۵
پارت ۱۶
جیسو : 😐
اوکی باهات همگروهی میشم
(آروم)باشه پس اینطوریه
سهون : چیزی گفتی ؟
جیسو : نه
بیا بریم تا دیر نشده
*جیسو و سهون رفتن اولین سرنخو بگیرن
جیسو : خوب حالا منظورش چیه ؟
سهون : فک کنم چاه آبه وسط جنگلو میگه
جیسو ویو
کوک چقد با دختره گرم گرفته دختره ی ***(حسودی میکنه)
کوک ویو
این پسره دیگه کیه همگروهیه جیسو شده (کوکم حسودی میکنه)
سهون : جیسو فک کنم پیداش کردم
جیسو : کجاست ؟
*دیدن کوک و یونا زودتر جعبه رو برداشتن
یونا : اوپااا پیداش کردیم (بعد پرید بغل کوک)
کوک : آره بریم به مدیر نشونش بدیم
*حلقه هاشونو دستشون کردن
یونا : ما حلقه هارو پیدا کردیم
مدیر : خوب پس فک کنم استیک امشب شام بر شماست
راستی کوک تو مگه همیشه پیش جیسو نیستی چرا با یونا همگروهی شدی ؟
کوک : ام آخه ...
یونا : آخه ما همدیگه رو دوس داریم (گوه نخور دختره)
جیسو : خبریه ؟
کوک : آره منو و...
یونا : منو و کوک باهم قرار میذاریم
جیسو :(بغض کرد و دوید رفت). شرط
کامنت : ۱۵
لایک : ۱۵
۱۳.۶k
۰۷ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.