بشتاب درها را بشکن وهم را دو نیمه کن که منم هستهی این

بشتاب، درها را بشکن، وهم را دو نیمه کن که منم هسته‌ی این بار سیاه
اندوه مرا بچین که رسیده است

سهراب سپهری
😢
دیدگاه ها (۱)

بر لبِ ما خنده یکسر شکوه‌یِ دردِ دل است... بیدلتک مصرع

پاییز من، عزیز ِ غم انگیز ِ برگریز!یڪ روز مے رسم و تو را مے ...

تازگی سنگ کوچکی شده‌ام که سرِ راه اشک را بستهغمِ سیل از سرم ...

هلال عید شود حلقه‌ی برون درمشبی که روی تو روشن کند سرای مراص...

خالقا بنشین تماشا کن که ایران را چه شد ابرها قهرند ودر پاییز...

برایش نوشتم: حتی اسب‌هایی که در خوابم با آن‌ها دویده‌ام، مرا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط