یارقیهبنتالحسین

#یا_رقیه_بنت_الحسین🌷 ❤
#شب_سوم

این صحنه ها را پیش از این یکبار دیدم
من هر چه می بینم به خواب انگار دیدم

شکر خدا اکنون درون تشت هستی
بر روی نی بودی تو را هر بار دیدم

بابا خودت گفتی شبیه مادرم باش
من مثل زهرا مادرت ازار دیدم

یک لحظه یادم رفت اسم من رقیه است
سیلی که خوردم عمه را هم تار دیدم

احساس کردم صورتم آتش گرفته
خود را میان یک در و دیوار دیدم

مجموع درد خارها بر من اثر کرد
من زیر پایم زخم یک مسمار دیدم

(سوغات مکه)توی گوشم بود بردند
کوفه همان را داخل بازار دیدم!

#صل_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله🌷
دیدگاه ها (۱)

#یـا_رقیــہ_خــاتون🌷 اَصلا رقیہ نہ مثلا دختر خودٺیڪ شب میان ...

#السلام_علیک_یا_صاحب_الرمان👋 🌷 ❤ با توجه بخوانید زیبا ومؤثر ...

#رقیـہ_بنـت_الحسین🍁 ❤ #شب_سوم🌷 قیام کربلا شده زنده زِ رنج شا...

#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله_الحسین🌷 ❤ صُبحِ مَن با یِک «سَل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط