black flower(p,258)

black flower(p,258)



تهیونگ دندوناش رو محکم روی هم فشار داد.

جونگ کوک عوضی....🧠

اون اصلا ازش خوشش میومد؟🧠

چطور به این سرعت با یه نفر دیگه شماره رد و بدل می کرد؟🧠

تهیونگ چند تا فحش دیگه به آلفا داد و موبایلش که زنگ می خورد رو از جیبش بیرون کشید.

تهیونگ:لوهان؟


تهیونگ تماس رو وصل کرد و به صدای ناراحت هم خونه ایش از اون طرف خط گوش داد.

لوهان:تهیونگ...

لوهان با صدای شکسته ای اسمش رو صدا زد و شروع کرد به هق هق کردن.

چرا لوهان باید به اون زنگ بزنه و گریه کنه؟ نکنه مست بود اما مگه باردار نبود؟

تهیونگ: حالت خوبه؟ مشکلی پیش اومده؟

لوهان: سهون... سهون به من خیانت کرده

لوهان با گریه جواب تهیونگ که دهنش از تعجب باز مونده رو داد و گریه اش شدت گرفت.

تهیونگ: واقعا؟ مطمئنی؟

تهیونگ پرسید و صدای فین فین لوهان رو شنید.

لوهان: مطئنم.... حتى معشوقه ش باردارم هست.

اوههه

تهیونگ دهنش بی صدا باز و بسته شد و لوهان ادامه داد.

لوهان: چطور تونست اینکار رو با من بکنه.... میتونی بیایی اینجا؟ یه نفر باید منو بغل کنه.

صورت تهیونگ در هم رفت.

چقدر لوس بود به جای گریه کردن باید سهون رو به گریه می انداخت.