عشق یا انتقام
عشق یا انتقام
P44
+ دوست...دارم
(چند روز بعد عمل جونگ کوک , ویو کوک)
با صدای خش خش چیزی از کنارم چشمانم رو باز کردم
پرستار بود...!؟!؟
پرستار؟
اینجا ...اینجا.... بیمارستانه؟؟؟
من اینجا چیکار میکنم؟
پرستار دوید و رفت دکتر رو صدا کرد
دکتر اومد و معاینه ام کرد
_ من...آه...من...اینجا چیکار میکنم؟
# تو زنده موندی
_ چ...چی؟...ولی...ولی
# تو عمل پیوند داشتی...تو دیگه حالت خوبه و نیازی نیست درد بکشی
_ چی...؟هه...(نفس عمیق)
_..ا.ت...ا.ت کجاست؟
#......نگران نباش رفته یکم استراحت کنه ... برمیگرده....
_ هوم
بالاخره....بالاخره ..من میتونم زندگی کنم.....دوباره خودم باشم....
بالاخره میتونم پیش ا.ت بمونم
از روی تخت بلند شدم
سخت بود که تعادلم رو حفظ کنم
به سمت پنجره رفتم
پرده رو کنار زدم و به بیرون خیره شدم
پرنده ها آزادانه پرواز میکردن
گل ها روییده بودند
خورشید نورش رو همه جا انداخته بود
انگار...انگار ...زندگی برام تغییر کرده.....
قشنگ تر شده...حس اینکه منم زنده میمونم بهترین چیز توی عمرمه
امیدوارم زود تر ا.ت بیاد
چون دل تو دلم نیس که ببینمش
P44
+ دوست...دارم
(چند روز بعد عمل جونگ کوک , ویو کوک)
با صدای خش خش چیزی از کنارم چشمانم رو باز کردم
پرستار بود...!؟!؟
پرستار؟
اینجا ...اینجا.... بیمارستانه؟؟؟
من اینجا چیکار میکنم؟
پرستار دوید و رفت دکتر رو صدا کرد
دکتر اومد و معاینه ام کرد
_ من...آه...من...اینجا چیکار میکنم؟
# تو زنده موندی
_ چ...چی؟...ولی...ولی
# تو عمل پیوند داشتی...تو دیگه حالت خوبه و نیازی نیست درد بکشی
_ چی...؟هه...(نفس عمیق)
_..ا.ت...ا.ت کجاست؟
#......نگران نباش رفته یکم استراحت کنه ... برمیگرده....
_ هوم
بالاخره....بالاخره ..من میتونم زندگی کنم.....دوباره خودم باشم....
بالاخره میتونم پیش ا.ت بمونم
از روی تخت بلند شدم
سخت بود که تعادلم رو حفظ کنم
به سمت پنجره رفتم
پرده رو کنار زدم و به بیرون خیره شدم
پرنده ها آزادانه پرواز میکردن
گل ها روییده بودند
خورشید نورش رو همه جا انداخته بود
انگار...انگار ...زندگی برام تغییر کرده.....
قشنگ تر شده...حس اینکه منم زنده میمونم بهترین چیز توی عمرمه
امیدوارم زود تر ا.ت بیاد
چون دل تو دلم نیس که ببینمش
- ۹.۱k
- ۰۹ اردیبهشت ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط