یاحضرترقیهس

#یاحضرت_رقیه_س

پای دختر بچه وقتی غرق تاول میشود
پابه پایش کاروانی هم معطل میشود

دست بسته خواب هم باشد بیوفتد از شتر
پهلوان باشد دچار درد مفصل میشود

غیر موهای سرم در این سفر از دست شمر
خواب هم آشفته با کابوس مقتل میشود

حق بده با دست اگر دنبال لبهای توأم
بعد چندی تار دیدن چشم تنبل میشود

پاره های چادرم را بسکه بستم روی زخم
چادرم دارد به یک معجر مبدل میشود

استخوانهایم ترک دارند فکرش را نکن
تو در آغوشم بیایی مشکلم حل میشود

زجر من را میکشد اینجا مرا با خود ببر
ماندنم دارد برای شام معضل میشود

السَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
دیدگاه ها (۶)

#Cat

#Cat

چه بگویم به شما؟ هست زبانم قاصردشت لبریز شد از جمله‌ی «هل من...

یک دشت بود و آنطرف تر دسته ای یاسدر روزگار غربت و قحطی احساس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط