عشق ممنوعهٔ من باز هوایت کردم
عشق ممنوعهٔ من باز هوایت کردم
توی این خلوت شب باز صدایت کردم
سیب سرخی شدی و دست رقیب افتادی
من چو ّادم نشدم ، زود رهایت کردم
او به تو داد دل و قلب تو هم راضی شد
از غمت سوختم و باز دعایت کردم
گرم آغوش رقیبم شدی و یادت رفت
قبل او در دل خود همچو خدایت کردم
رفته ای با دگری و دلم از غصه شکست
باز هم این دل بشکسته فدایت کردم
گر ز پیش تو برفت و دل تو تنها شد
پیش من باز نگرد چونکه رهایت کردم❤️
#F
@,,,,D
توی این خلوت شب باز صدایت کردم
سیب سرخی شدی و دست رقیب افتادی
من چو ّادم نشدم ، زود رهایت کردم
او به تو داد دل و قلب تو هم راضی شد
از غمت سوختم و باز دعایت کردم
گرم آغوش رقیبم شدی و یادت رفت
قبل او در دل خود همچو خدایت کردم
رفته ای با دگری و دلم از غصه شکست
باز هم این دل بشکسته فدایت کردم
گر ز پیش تو برفت و دل تو تنها شد
پیش من باز نگرد چونکه رهایت کردم❤️
#F
@,,,,D
۱.۵k
۲۱ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.