آخ که اگه میدونستم آخرین باره که میبینمت

آخ که اگه می‌دونستم آخرین باره که می‌بینمت ،
خیلی بیشتر نگاهت می‌کردم .
بیشتر می‌چسبوندمت به خودم ،
که بوی تنت بپیچه تو دنیام .
بیشتر می‌بوسیدمت .
اون چند دقیقه که بینمون سکوت بود رو یادته ؟ اون چند دقیقه وادارت می‌کردم حرف بزنی ، حتا حرفهای روزمره بی ربط ، که بیشتر و بیشتر صدات رو شنیده باشم .
اگه می دونستم آخرین باره که می‌بینمت ، سرت داد نمی‌کشیدم نرو که بغض کنی و از من بدت بیاد . می‌بوسیدمت و زیر گوشت زمزمه می‌کردم قشنگ روزگار من ، خورشیدکم، مرا به خاطرت نگه دار .
اگه می‌دونستم آخرین باره گردنت رو می‌بوسیدم ، بعد می‌کشوندمت به آغوش خودم ، که سرت رو بذاری رو سینه من ، که نفسات شراب بشه و تو رگای من بچرخه ، که حریر تنت رو نوازش کنم . نمی‌دونستم آخرین باره ، وگرنه به جای پیشونیت ، حتما کف دستات رو می‌بوسیدم . کف دستات که وقتی نوازشم می‌کردی مرهم تموم دردهام بود . تموم دردهام؛
می‌دونی ...!
نامردیه که من اصلا نمی‌دونستم آخرین باره .
اگه می‌دونستم ، حتما قبل از خداحافظی می‌مردم . حالا اما این همه وقت گذشته و من هنوز دست و دلم به مردن نمیره . یعنی هرشب میگم نکنه بمیرم و هیشکی نباشه که شبها یاد تو آتیشش بزنه و دنیا یادش بره قشنگیاش رو مدیون توئه .... نکنه بمیرم و تو غصه بخوری .
نکنه بمیرم و تو یه وقت دلت بخواد منو ببینی و من نباشم
آخ .... چه خوب بود اگه قبل از وداع می‌دونستم این آخرین باره که می‌بینمت 😢 😢 😢 💔 💔 💔
دیدگاه ها (۹)

دلم می خواست مرد و مردانه به خواستگاری اش بروممرد و مردانه خ...

از سینما زدیم بیروندیر وقت بود و به رسم عادت یک ساعتی بازیِ ...

شانزده سالم بود که از "مرضیه" خوشم اومد.چند خونه اونورتر از ...

یادم میاد... یادم میاد هروقت که به خاطرش خسته میشدم...یه جور...

عجب !!!نمی دونستم اون بازی Restore Your Island هم که قبلا نق...

رمان انیمه ای «هنوز نه!» چپتر ۱

آقا 600 هزار دلار پول بی زبون بیت المال رو بین 11 تا شرکت گل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط