عشق گمشده
عشق گمشده
p7
ویو ا.ت
رفتم شام بخورم بعد رفتم بخوابم رو تخت دراز کشیدم یاد تهیونگ افتادم پسر جذابی بود اما اخلاقش ی خورده سرده با فکر تهیونگ خوابم برد
ویو صبح
با صدای آلارم گوشی بیدار شدم قطعش کردم رفتم صبحونه بخورم
ا.ت :صبح بخیر
اجوما : صبح شماهم بخیر
ا.ت : امروز هوا چه خوبه
اجوما :اره خیلی خوبه
اجوما : دخترم بیا بشین صبحونه بخور تا ضعف نکنی
ا.ت : چشم
بعد غذا تصمیم گرفتم ورزش کنم
ویو تهیونگ
دیشب بعد شام خوابیدم بیدار شدم صبحونه خوردم
رفتم تا ورزش کنم امروز هوا خیلی خوبه
لباس ورزشی مو پوشیدم رفتم بیرون همینطور که پیاده روی میکردم میدیدم دارن مردم کم کم مغازه هاشونو باز میکنن
داشتم همینطوری راه میرفتم چشمم به یک چیزی خورد
ویو ا.ت
لباس ورزشی پوشیدم راه افتادم داشتم همینطوری قدم میزدم یهو یه نفر رو دیدم وایسا اون تهیونگ نیست آره خودشه نمیدونم چرا فوری قایم شدم پشت درخت
ویو تهیونگ
چشمم خورد ب ا.ت دیدم پشت درخت قایم شده شاید خجالت کشیده پس به سمت دیگه ای رفتم
لایک کن تا پارت جدید بزارم
& آشا &
p7
ویو ا.ت
رفتم شام بخورم بعد رفتم بخوابم رو تخت دراز کشیدم یاد تهیونگ افتادم پسر جذابی بود اما اخلاقش ی خورده سرده با فکر تهیونگ خوابم برد
ویو صبح
با صدای آلارم گوشی بیدار شدم قطعش کردم رفتم صبحونه بخورم
ا.ت :صبح بخیر
اجوما : صبح شماهم بخیر
ا.ت : امروز هوا چه خوبه
اجوما :اره خیلی خوبه
اجوما : دخترم بیا بشین صبحونه بخور تا ضعف نکنی
ا.ت : چشم
بعد غذا تصمیم گرفتم ورزش کنم
ویو تهیونگ
دیشب بعد شام خوابیدم بیدار شدم صبحونه خوردم
رفتم تا ورزش کنم امروز هوا خیلی خوبه
لباس ورزشی مو پوشیدم رفتم بیرون همینطور که پیاده روی میکردم میدیدم دارن مردم کم کم مغازه هاشونو باز میکنن
داشتم همینطوری راه میرفتم چشمم به یک چیزی خورد
ویو ا.ت
لباس ورزشی پوشیدم راه افتادم داشتم همینطوری قدم میزدم یهو یه نفر رو دیدم وایسا اون تهیونگ نیست آره خودشه نمیدونم چرا فوری قایم شدم پشت درخت
ویو تهیونگ
چشمم خورد ب ا.ت دیدم پشت درخت قایم شده شاید خجالت کشیده پس به سمت دیگه ای رفتم
لایک کن تا پارت جدید بزارم
& آشا &
- ۴.۵k
- ۱۷ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط