چند پارتی هوانگ این یوپ

چند پارتی هوانگ این یوپ
وقتی پ.ر.ی.ودی
P1
ویو ا.ت
خواب بودم از درد شکمم بیدار شدم این یوپ نبود رفته بود سر فیلمبرداری شلوارمو دیدم خو.نی شده وایی عادت ماهانه شدم پاشدم رفتمwc کارای لازم و کردم لباسمو عوض کردم
شانس آوردم روتختی کثیف نشد
خیلی درد داشتم داشتم ب سمت آشپزخونه میرفتم یهو زیر دلم تیر کشید خیلی درد داشت رو زانوم نشستم ( امیدوارم فهمیده باشین چطوری)
اشکم در اومد

ویو هوانگ این یوپ
سر فیلمبرداری بودم امروز زود کارا انجام شد رفتم خونه درو باز کردم دیدم ا.ت رو زمین نشسته نگران شدم رفتم سمتش
این یوپ: عزیزم حالت خوبه ؟ چیشدع؟
ا.ت سرشو به طرف بالا تکون داد یعنی حالش خوب نیست
ا.ت : درد هق دارم هق ( گریه )
این یوپ : پ.ر.یود شدی میخوای بریم دکتر ؟
ا.ت : اره هق
براید استایل بغلش کردم از خونه رفتیم بیرون سوار ماشین کردمش خودم سری رفتم سوار شدم
ا.ت همینجوری داشت گریه میکرد دستشو گرفتم تو دستم
این یوپ: عزیزم آروم باش الان میرسیم
رسیدیم بیمارستان ماسکمو زدم رفتیم داخل بیمارستان
این یوپ: پرستار پرستار خانم درد داره
پرستاره : چیشدع؟
این یوپ: عادت ماهانه
پرستار : ببرینش بخش بزارینش رو تخت شماره 4
بردم گذاشتم رو تخت دکتر اومد گفت چیز خاصی نیست
آمپول و چندتا قرص داد آمپول و زد
سوار ماشین شدیم رفتیم خونه
گذاشتمش رو تخت
این یوپ: عشقم همینجا باش الان میام
رفتم کیسه آبگرم آوردم گذاشتم زیر شکمش
شکمشو ماساژ میدادم قربون صدقش میرفتم
این یوپ: چیزی نیست فدات شم ( خدا نکنه 🙄😂)
خوب میشی قربونت برم
ا.ت : عشقم
این یوپ: جانم
ا.ت : دوست دارم
این یوپ: ولی من ندارم
ا.ت : قیافه خودشه ناراحت کرد
این یوپ: من عاشقتم
ا.ت:🥹
&آشا&
ادامه بدم؟
حمایت؟؟