از یک جایی به بعد

از یک جایی به بعد
دیگه برات فرق نمیکنه، بغض هایت بشکنند یا نه،
اشک خودش سرازیر میشه تووو قلبت.
از یک جایی به بعد
دیگر برات فرق نمیکنه که حق با تو هست یا نه.
فقط میگی درستِ و کنار میکشی.
از یک جایی به بعد
خوشحالیت برای دیگران مهم نیست و غم هات بی ارزش تر از قبل میشن
از یک جایی به بعد
فقط
دنبال جایی هستی که اسمش ناکجا آباد باشه
بری اونجا، آرام، سرت را بذاری روی سایه ات، بغلش کنی و بگی
آهای رفیق
از اینجا به بعدش با تو،
من کارم تمام شد با آدمها.
باقی راهو تو برو.
دیدگاه ها (۱)

عادت کرده ام… به اینکه همیشه در بحرانهای زندگی ام… خودم هوای...

روزهـا مـیـگُـذَرَن‍ـد . .و مَنـ هـَر روز . .دُنـیـا را ب‍ـی...

یاد گرفتم به "دل" ،"دل" نبندم!یاد گرفتم از روی "دل" حکــم نک...

تنها که باشیتفریحــت میشــــﮧ نگـــــاه کـــردن... بــه صفـح...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط