ساعتها زیر دوش به کاشی های حمام خیره می شوی

ساعتها زیر دوش به کاشی های حمام خیره می شوی !
غذایت را سرد می خوری !
ناهار ها نصفه شب ، صبحانه را شام !
لباسهایت دیگر به تو نمی آیند، همه را قیچی می زنی !
ساعتها به یک آهنگ تکراری گوش می کنی و هیچ وقت آهنگ را حفظ نمی شوی !
شبها علامت سوالهای فکرت را می شمری تا خوابت ببرد !
تنهائی از تو آدمی میسازد که دیگر شبیه آدم نیست ،

روزهای من اینگونه و شبهایم اصلاً نمیگذرد...
دیدگاه ها (۱)

تو می خندی به کردارم و من در خنده ات غرقمکه این حال خرابم را...

تا عطر تنت اینجاست، نبضم به تو وابسته ستبا بوی نفسهایت، جانا...

تو سراب موج گندم ، تو شراب سیب داریتو سر فریب – آری! – تو سر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط