تو می خندی به کردارم و من در خنده ات غرقم

تو می خندی به کردارم و من در خنده ات غرقم
که این حال خرابم را فقط دیوانه می فهمد
دیدگاه ها (۱)

مثل غزل پخته سعدی ست نگاهتهر بار مرورش بکنم باز قشنگ است!

تا حدیث عاشقی و عشق باشد در جهاننام من بادا نوشته بر سر دیوا...

ساعتها زیر دوش به کاشی های حمام خیره می شوی !غذایت را سرد می...

کنار رود نشستم می کنم فریاد ات مرا دیوانه کرده فکر طلب کار ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط