نام رمان عشق من

نام رمان :عشق من!
پارت :یک
از خواب بیدار شدم لباسامو عوض کردم یونیفرممو پوشیدم رفتم بیرون که دیوید دیدیم رفتم پیش و بغلش کردم:
_صبح بخیر داداشی!(خیلی خیلی کیوت)
+سلام بیدار شدی؟!
_نه هنوز خوابم آخه چرا این سوالا رو میپرسی ناراحتم کردی!
بغلم میکنه گونه بوس میکنه:
_معذرت! (کیوت🥺)
+باشه ولی دیگه از این کارا نکن!
_قبول ولی مگه نباید دبیرستان باشی؟
+اره ولی دیشب شنیدم داشتی با اریس حرف میزدی گفت کی میاد دلم خیلی واسه داداش بزرگم تنگ شده.
_چیشد داداش بزرگت ها مگه من همسنتم بعدم قراره سوپرایز باشه پاشو بلند شو بروم دبیرستان.
+باش...باشه هق هق هق میرم هق هق اصلا هق هق کی هق هق خواست بمونه.
کیفمو برمیدارم و میرم سمت در که دیوید منو میکشه تو بغلش:
_معذرت می خوام خرگوش گوگولی من میدونی که به خاطر شغلم و دانشگاه اعصابم خورده تو ناراحت نشو معذرت می خوام اریس اگه بفهم ناراحتت کردم میکشتم معذرت می خوام! باشه منو بخشیدی؟
میزنم به بازوش و تقلا میکنم که بیام بیرون:
_تا نگی بخشیدیم ولت نمی کنم اون وقت دیرت میشه منم دیرم میشه!
+باشه نمی تونم نبخشمت خداحافظ.
گونشو بوس میکنم و میرم نزدیک دبیرستان که الا و راکی هم میان منو راکی دوست خانوادگی هستیم یعنی از بچگی باهم بزرگ شدیم چون یوری با دیوید دوستای جون جونی هستن و الا سه ساله به جمع مون اضافه شده امسال سال اخرمونه ولی خوب اریس و دیودم سال آخر دانشگاهشونه.
ممنون میشم حمایتتتتتت کنید!