زمستان است و چشم کوچه از انتظارت ، سپید! پرنده ی مهاجرم ! بگو با کدام برف می نشینی بر شاخسار تنهایی ام .....؟ دلواپس سرما نباش؛ اینجا از هیزم دل آتشی برایت روشن کرده ام .....!
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.