آدم از یک جایی به بعد
آدم از یک جایی به بعد
دیگر خودش را به در و دیوار نمیکوبد، از هر چه هست و نیست شاکی نمیشود.
از آدمها فاصله نمیگیرد
از هیچکس، دیگر متنفر نمیشود.
دیگر گریه نمیکند
غصّه نمیخورد
از حرف کسی نمیرنجد.
دیگر شعر نمیخواند، موسیقی گوش نمیدهد، به کسی زنگ نمیزند، کسی هم به او زنگ نمیزند.
دیگر صدایی، اتفاقی، بوی عطری، اسمی، زنگ تلفنی، نامهای، خاطرهای، حرفی، حواسش را پرت نمیکند.
آدم از یک جایی به بعد دیگر منتظر نمیماند، عجله نمیکند، حوصلهاش سر نمیرود، دیگر بیقرار نمیشود.
میدانی؟
آدم از یک جایی به بعد
فقط تماشا میکند...
دیگر خودش را به در و دیوار نمیکوبد، از هر چه هست و نیست شاکی نمیشود.
از آدمها فاصله نمیگیرد
از هیچکس، دیگر متنفر نمیشود.
دیگر گریه نمیکند
غصّه نمیخورد
از حرف کسی نمیرنجد.
دیگر شعر نمیخواند، موسیقی گوش نمیدهد، به کسی زنگ نمیزند، کسی هم به او زنگ نمیزند.
دیگر صدایی، اتفاقی، بوی عطری، اسمی، زنگ تلفنی، نامهای، خاطرهای، حرفی، حواسش را پرت نمیکند.
آدم از یک جایی به بعد دیگر منتظر نمیماند، عجله نمیکند، حوصلهاش سر نمیرود، دیگر بیقرار نمیشود.
میدانی؟
آدم از یک جایی به بعد
فقط تماشا میکند...
- ۱۲۵
- ۰۲ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط