درد را باران نمی‌شوید ولی...

این روزها تقریبا هرشب خوابتان را میبینم حضرت یار!
یک شب خواب میبینم خسته از همه جا برگشته اید کنار من...
فردایش خوابتان را کنار ضریح امام رضاجانمان میبینم...
یک شب جواب پیامهایم را شفاهی میدهید...
اما در میان تمام خوابها نکته مشترک اینست که در همان خواب میدانم رویای محال است...
(میبینید... حتی دلخوشی از خوابهایم رفته)
...
تراپیست میگوید طبیعی است...
نزدیک سالگرد جدایی که میشوید این واکنشها طبیعی است...
و حتما طبیعی است اینکه هر روز که میگذرد احساس میکنم تارمویی سفید به موهایم اضافه میشود...
و اینهم کاملا طبیعی است که چینهای صورتم هر روز بیشتر از قبل میشود...
میدانید یارجان!
دلم می‌خواهد 28 اسفند بخوابم و 2 فروردین چشم باز کنم...(اگر بنا به باز کردن است)
...
حالا فکرش را بکنید همان شب کذایی شیفت باشم...
و حتی نتوانم راحت اشک بریزم...
من نمیدانم این یک هفته باقیمانده را چطور سر کنم که هرکس میرسد نپرسد چه اتفاقی افتاده است...
و من دلم میخواهد...
هیچ... 🤫
#الهام_جعفری
#ممنوعه
#گریه_کن
#به_وقت_دلتنگی
#اینم_میگذره
#دیگه_عادت_کردم_اما_دلیل_نمیشه_گریه‌_نکنم
#بیا_با_من_برای_تنهاییهام_گریه_کن