شب رابه خیال لالایی های ناخدای خیالت دوختم اما قرار است صبح شود مانده ام بادبان عشق را به دستان که بسپارم ... و ای کاش صدای تو را نفس بکشم....
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.