پارت ششم

پارت ششم

کاکو: خب راستش....

ران پرید وسط حرفش و بهس رو عوض کرد

ران: کیو جونم میشه بری و واسم چند تا چیز بخری؟

کیو: اگه سیگار میخوای خودت برو من از بوی سیگار بدم میاد(سرد)

ران: ای بابا نمیشه فقط همین یه بار رو بری؟؟؟؟؟😢😢😢😢😢

کیو: ای خدا باشع

خب ببخشید پارازیت انداختم خواستم بگم که کاکوچو نمیدونست که خواهرش با ران دوسته

ران: هوی کاکوچو مگه بهت نگفتم من رو ران سان صدا نزن(سرد)

اندر ذهن کاکو

بابا گوه خوردم جان هرکی دوست داری ولم کن ولی سوال اینه که چرا ران سان به کبو گفت ( کیو جونم)؟؟؟؟

ران: به هر حال ریندو میاد تا اون رو ببره حواست رو جم کن و به محلی که گفتم برو

این داستان ادامه دارد

خب ایندفعه شرط نمیزام خوشحال باشید🤗🤗🤗🤗
دیدگاه ها (۶)

پارت هفتمکیو: رفتم سیگار رو برای ران گرفتم وقتی اومدم داداشم...

بچه ها چرا برای سناریو کامنت نمیکنید انقدر سناریوم بده؟؟؟؟؟

🥲🥲🥲🥲

سلام به بر و بچ انتظار کشیده . چطورین من که خوبم حالا میخوام...

سناریو :چشمان بنفش را دوست دارم پارت اول ران : دلم برای ملود...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط