به تو سپرده بودمش

به تو سپرده بودمش 
با هزار و یک امید 
و امروز برای هزارو یکمین بار 
دلم را می برم 
تا شکستگی اش را.....

گچ بگیرند!!!!



مجید سعد آبادی #عاشقانه
دیدگاه ها (۱)

کنار سینه ی توخم می‌شومو بازدم‌هایت را جمع می‌کنمبرای روزهای...

کاش نمی‌‌شناختمتآنوقت با تو بودن چه آسان بودآنوقت هر چیزی رس...

بیا به رسم کودکیبازی کنیم با واژه هاتو هجی کن "د و س ت ت د ا...

صبح ها بیشتر از نور،تو را می‌خواهم ... #معصومه_صابر #مدل_لبا...

همه ی من !دلم برای زمستان نمی سوزد !دلم برای بهار تنگ نیست !...

همه ی من !دلم برای زمستان نمی سوزد !دلم برای بهار تنگ نیست !...

همه ی من !دلم برای زمستان نمی سوزد !دلم برای بهار تنگ نیست !...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط