فرو خوردم ز غیرت گریه مستانه خود را

فرو خوردم ز غیرت گریهٔ مستانهٔ خود را
فشاندم در غبار خاطر خود، دانهٔ خود را
دیدگاه ها (۴)

بی تو آوارم و در خویش فرو ریخته امای همه سقف و ستون و همه آب...

مژده دادند !!!که بر ما گذری خواهی کرد ...

خیلی احمــــــق بودمکه احمــــــــقانه کـــــــسیو دوس داشــ...

نه....تو دروغگو نیستی؛من حواسم پرت است...گفته بودی دوستم دار...

فراز مردانی

جیمین فیک زندگی پارت ۱۰۷#

بهار و خاکستر

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط