او رفته بود

او‌‌ رفته بود؛
و‌من به این باور رسیده بودم
که قوانین این کشور به هیچ دردی نمی‌خورد.
وقتی مهمان می‌تواند وقت ِ رفتن،
خانه را نیز با خودش ببرد ..

🔸سعا‌د الصباح
دیدگاه ها (۲۹)

دلم هوای غزل کرده استهوای زمزمه در یک اتاق دربستهکه رمز هیچ ...

به یادت به کافه قدیمی سری زدمگوشه کافههمان جای همیشگی اتاز ف...

همه باغ دلم آثار خزان دارد ، کو !؟آن که سامان بدهد این همه و...

برایم دعا کنچشمان تو گل آفتابگردانند به هر کجا که نگاه کنی خ...

⚠️قـــبـــر⚠️قبر تنگ و تاریک خانه همیشگی توستمخصوص خودت،فقط ...

دبیرکل خانه پرستار: ۷۰ هزار پرستار فارغ التحصیل بیکار داریم/...

در خیالات خودم در زیر بارانی که نیستمی رسم با تو به خانه،از ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط