دلم هوای غزل کرده است

دلم هوای غزل کرده است
هوای زمزمه در یک اتاق دربسته
که رمز هیچ کلیدی
به قفل ان نخورد
تمام دیشب را
درون دفتر حافظ به جستجو بودم
خدای من! این رند،
کلید خلوت خود را کجا گذاشته است؟

بپرس شاخه نبات من !
بپرس شاخه نبات آن کلید را دیده
است ؟
بپرس حافظ کلید گمشده ای را از او نپرسیده است ؟

دلم هوای غزل کرده است
هوای زمزمه در ان اطاق در بسته
که تو کلیدش را
ربوده ای از من
دیدگاه ها (۱۱)

به یادت به کافه قدیمی سری زدمگوشه کافههمان جای همیشگی اتاز ف...

رفت عمرم در سر سودای دلوز غم دل نیستم پروای دلدل به قصد جان ...

او‌‌ رفته بود؛و‌من به این باور رسیده بودم که قوانین این کشور...

همه باغ دلم آثار خزان دارد ، کو !؟آن که سامان بدهد این همه و...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط