تک پارتی از جنی

دوباره،..همون مشتری همیشگیش دختر کیوت و عجیبی که هر روز برای صرف قهوه به کافه میومد،دختری با دندونای خرگوشی و چشمای درشت..لبخندی کنار گوشش شکل گرفت و لیوان قهوه رو روی سینی گذاشت پیشبندش رو درست کرد و موهای بلندش رو بالای سرش بست دست چپش رو پشتش گذاشت و با دست راستش سینی قهوه رو گرفت و سمت دخترک رفت،دخترک با لبخند به فضای بیرون پنجره خیره شده بود و زیر لب چیزی زمزمه میکرد،وقتی دید حواسش نیست صرفه الکی کرد و زود لبخند زد،دختر برگشت و با دیدن ا/ت لبخند زد و با دست و پا چلفتگی پرسید
_بب..خشید خیلی وقته اینجا منتظر وایسادی؟
ا/ت همونطور که لبخندش رو حفظ کرده بود گفت
+نه همین الان اومد
لیوان رو از توی سینی برداشت و روی میز گذاشت
+اینم از همیشگی
دخترک سرشو به نشونه تعظیم پایین برد و دوباره سمت پنجره برگشت
+چ چیزی انقدر نظرت رو جلب کرده؟
دخترک با دستش به فضای بیرون پنجره اشاره کرد
_اونارو ببین،دوتا سنجاب روی درخت دارن بازی میکنن
بعد از دیدن سنجاب ها سینی رو پایین اورد و به جنی خیره شد
+ما اینجا یه سنجاب دیگه هم داریم..
با خنده سمتش برگشت و با شوق گفت
_کو کجاس میخوام ببینمش
دستش سمت لپ جنی برد و فشار داد
+ایناها روبه روم نشسته
دیدگاه ها (۷)

تک پارتی از مینا

تک پارتی از بکهیون

تک پارتی از موچی

تک پارتی از جین

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط