تک پارتی از جین
دخترک برای امتحان از عشقش رو بهش کرد و ازش پرسید:
_ کیم سوکجین !میدونی فرق دوست داشتن و عاشق شدن چیه؟
جین با اعتماده به نفس رو بهش کردو تک خنده جذابی تحویل ا/تش که تازه همسرش شده بود کرد و گفت:
+میخوام از زبون همسرم بشنوم میخوام بدونم ذهنیتمون یکیه!؟
_خب وقتی یه ادم مهربون دقیقه به دقیقه و مدام بهت خوبی میکنه و همه جوره هواتو داره بهس علاقه مند میشی دقت کت فقط علاقه مند!
اما این علاقه هه طوری نیست که وقتی یه روز نبینیش و از نفس کشیدنش خبر نداشته باشی دلتنگی بزنه پدرتو در بیاره! جین که رو بهت بود خیلی رمانتیک با حرفای حَقت ففط گوش میداد و لذت میبرد میدونست که دقیقا داره قصه عاشقیه خودتونو میگی
چون اون اوایل فقط یه علاقه بینتون شکل گرفت اونم با یه سوءتفاهم!
_اما عاشق شدن دقیقا برعکسه دوست داشتنه
حتی اگر طرف مقابلت بدترین اخلاقُ داشته باشه
حتی اگه خوردت کنه و غرورتو بشکنه بازم نمیتونی که دوستش نداشته باشی اگه حتی یه روز نبینیش یا حتی یک ساعت ازش بی خبر باشی اروم و قرار نداری مدام از دلتنگی میاد سراغتو نفس کشیدن یادت میره و از همه مهمتر دیوونت میکنه!
اومد جلوی همسرش؛ و جین دستاشو روی صورت زیباش گذاشت و بوسه ایی روش گذاشت و گفت:
+ به این میگن "عشق"
_و داستان ما اینطوریه ..
دقیقا همینطوری که هر دوشوت میگفتن یه لحظه هم نمیتونستن دوری از همو تحمل کنن!
_ کیم سوکجین !میدونی فرق دوست داشتن و عاشق شدن چیه؟
جین با اعتماده به نفس رو بهش کردو تک خنده جذابی تحویل ا/تش که تازه همسرش شده بود کرد و گفت:
+میخوام از زبون همسرم بشنوم میخوام بدونم ذهنیتمون یکیه!؟
_خب وقتی یه ادم مهربون دقیقه به دقیقه و مدام بهت خوبی میکنه و همه جوره هواتو داره بهس علاقه مند میشی دقت کت فقط علاقه مند!
اما این علاقه هه طوری نیست که وقتی یه روز نبینیش و از نفس کشیدنش خبر نداشته باشی دلتنگی بزنه پدرتو در بیاره! جین که رو بهت بود خیلی رمانتیک با حرفای حَقت ففط گوش میداد و لذت میبرد میدونست که دقیقا داره قصه عاشقیه خودتونو میگی
چون اون اوایل فقط یه علاقه بینتون شکل گرفت اونم با یه سوءتفاهم!
_اما عاشق شدن دقیقا برعکسه دوست داشتنه
حتی اگر طرف مقابلت بدترین اخلاقُ داشته باشه
حتی اگه خوردت کنه و غرورتو بشکنه بازم نمیتونی که دوستش نداشته باشی اگه حتی یه روز نبینیش یا حتی یک ساعت ازش بی خبر باشی اروم و قرار نداری مدام از دلتنگی میاد سراغتو نفس کشیدن یادت میره و از همه مهمتر دیوونت میکنه!
اومد جلوی همسرش؛ و جین دستاشو روی صورت زیباش گذاشت و بوسه ایی روش گذاشت و گفت:
+ به این میگن "عشق"
_و داستان ما اینطوریه ..
دقیقا همینطوری که هر دوشوت میگفتن یه لحظه هم نمیتونستن دوری از همو تحمل کنن!
۱۹.۲k
۰۲ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.