بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
قسمت اول :
آرزو، منبعث از هواهای نفسانی است، دعا، منبعث از ایمان است.
آرزو، آنچه هست را نپذیرفتن و در هوای آنچه نیست رفتن است، دعا، آنچه هست را شکوفا کردن و در حسرت آنچه نیست نرفتن است.
آرزو، منکر حالاست و همواره تو را حواله به آینده ی موهوم می دهد، دعا،زنده به حالاست و نقداً تو را برخوردار می کند.
آرزو، اسیر زمان و مکان است، دعا، ریشه در لا زمان و لا مکان دارد.
در آرزو، خواستِ مناصل است، در دعا، خواستِ اواصل است.
آرزو، توهّم چیزی است که فکر می کنم برایم خیر است، دعا، خود خیر و وصل به خیر است.
آرزو لزوماً ارتباط با خدا ندارد، دعا، بدون ارتباط با خدا شکل نمی گیرد.
آرزو، چشم را کور، ذهن را منگ، و وجود آدمی را چند تکه می کند، دعا، نگاه را نورانی، ذهن را نرم، و وجود را انسجام می بخشد.
آرزو، از عدم رضایت شکل می گیرد، دعا، با تسلیم و رضایت محقق می شود.
آرزو، با خردمندی کاری ندارد، دعا، عین حکمت و خردمندی است.
آرزو، یک احساس است، دعا، یک اقدام است.
آرزو، خواب آور است و ناهشیاری می آورد، دعا، بیداری است و برکت می آورد.
آرزو، وصل به نفس است، دعا، وصل به خیر مطلق و بالآخره در یک کلام؛ آرزو، خروج از بندگی است، و دعا، تجلّی بندگی.
إِنَّ هَذَا كَانَ لَكُمْ جَزَاء وَكَانَ سَعْيُكُم مَّشْكُورًا - همانا اين پاداشى براى شماست و از تلاش شما سپاسگزارى شده است.(سوره انسان آیه 22)
مثال :
یک کشاورز فعال و کوشا را در نظر بگیرید، چه میکند؟ زمین را شخم می زند، بذر میکارد، اگر دیم نباشد آبیاری میکند و سپس مراحل داشت و برداشت را طی مینماید. آیا او جز با بکار گیری عقل، فهم، شعور، ذهن، اختیار، اراده، اعضای بدن و ....؛ که هیچ کدام خلق او نیست، میتواند کاری کند؟ آیا جز در زمین و خاکی که او خلق نکرده، میتواند بذری که او نیافریده بکارد و با آبی که خلقتش دست او نیست آبیاری کند؟ و مهمتر آن اگر همه این کارها را انجام داد، خودش میتواند آن بذر را برویاند؟
أَفَرَأَيْتُم مَّا تَحْرُثُونَ - آيا آنچه را كشت مىكنيد ديدهايد.(63)
أَأَنتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ -آيا شما آن را مىرويانيد يا ما رويانندهايم اگر اراده حتمى كنيم مسلّما آن را خار و خاشاك مىگردانيم.(64)
لَوْ نَشَاء لَجَعَلْنَاهُ حُطَامًا فَظَلَلْتُمْ تَفَكَّهُونَ - پس شما از روى تعجب و تأسف گوييد.(65)
إِنَّا لَمُغْرَمُونَ -حقّا كه ما غرامت زدهايم.(سوره واقعه آیه 63 تا 66)(ادامه دارد...)
قسمت اول :
آرزو، منبعث از هواهای نفسانی است، دعا، منبعث از ایمان است.
آرزو، آنچه هست را نپذیرفتن و در هوای آنچه نیست رفتن است، دعا، آنچه هست را شکوفا کردن و در حسرت آنچه نیست نرفتن است.
آرزو، منکر حالاست و همواره تو را حواله به آینده ی موهوم می دهد، دعا،زنده به حالاست و نقداً تو را برخوردار می کند.
آرزو، اسیر زمان و مکان است، دعا، ریشه در لا زمان و لا مکان دارد.
در آرزو، خواستِ مناصل است، در دعا، خواستِ اواصل است.
آرزو، توهّم چیزی است که فکر می کنم برایم خیر است، دعا، خود خیر و وصل به خیر است.
آرزو لزوماً ارتباط با خدا ندارد، دعا، بدون ارتباط با خدا شکل نمی گیرد.
آرزو، چشم را کور، ذهن را منگ، و وجود آدمی را چند تکه می کند، دعا، نگاه را نورانی، ذهن را نرم، و وجود را انسجام می بخشد.
آرزو، از عدم رضایت شکل می گیرد، دعا، با تسلیم و رضایت محقق می شود.
آرزو، با خردمندی کاری ندارد، دعا، عین حکمت و خردمندی است.
آرزو، یک احساس است، دعا، یک اقدام است.
آرزو، خواب آور است و ناهشیاری می آورد، دعا، بیداری است و برکت می آورد.
آرزو، وصل به نفس است، دعا، وصل به خیر مطلق و بالآخره در یک کلام؛ آرزو، خروج از بندگی است، و دعا، تجلّی بندگی.
إِنَّ هَذَا كَانَ لَكُمْ جَزَاء وَكَانَ سَعْيُكُم مَّشْكُورًا - همانا اين پاداشى براى شماست و از تلاش شما سپاسگزارى شده است.(سوره انسان آیه 22)
مثال :
یک کشاورز فعال و کوشا را در نظر بگیرید، چه میکند؟ زمین را شخم می زند، بذر میکارد، اگر دیم نباشد آبیاری میکند و سپس مراحل داشت و برداشت را طی مینماید. آیا او جز با بکار گیری عقل، فهم، شعور، ذهن، اختیار، اراده، اعضای بدن و ....؛ که هیچ کدام خلق او نیست، میتواند کاری کند؟ آیا جز در زمین و خاکی که او خلق نکرده، میتواند بذری که او نیافریده بکارد و با آبی که خلقتش دست او نیست آبیاری کند؟ و مهمتر آن اگر همه این کارها را انجام داد، خودش میتواند آن بذر را برویاند؟
أَفَرَأَيْتُم مَّا تَحْرُثُونَ - آيا آنچه را كشت مىكنيد ديدهايد.(63)
أَأَنتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ -آيا شما آن را مىرويانيد يا ما رويانندهايم اگر اراده حتمى كنيم مسلّما آن را خار و خاشاك مىگردانيم.(64)
لَوْ نَشَاء لَجَعَلْنَاهُ حُطَامًا فَظَلَلْتُمْ تَفَكَّهُونَ - پس شما از روى تعجب و تأسف گوييد.(65)
إِنَّا لَمُغْرَمُونَ -حقّا كه ما غرامت زدهايم.(سوره واقعه آیه 63 تا 66)(ادامه دارد...)
۴۸۵
۲۹ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.