صبح

صبح
که بیدار شدم،
نفسم بند آمده بود
دیشب با #تو،
تمام کوچه های شهر را دویده بودم.
#عرفان_کارچانی #مدل_لباس
دیدگاه ها (۱)

تـو چرا جـمله نبات و شکرے؟تو چرا دلبر و شیرین نظرے؟؟ #مولانا...

بی اختیاردست هایش را گرفتم !ضربانم تندتر از همیشه میزد جور د...

اگر یک تکّه نخ و سوزن داشتم ،خودم را به تو میدوختم .. مثل د...

قشنگ ترین بازی دنیاس که تو بخندی و من بمیرم برات #مدل_لباس

بچه ها

#امام_زمانعاشق که نهدیوانه‌ات اگر بودمنقشه‌ی جغرافیا را می‌ز...

My sweet trouble 29✨صبح با برخورد نور به صورتم بیدار شدم، چش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط