استاد کیم فصل
استاد کیم ( فصل ۲ )
پارت ۷۱
کانگ دا که به صندلی بسته بود و دهان اش بسته و همچنین چشم های بسته بود تهیونگ جلو اش رو صندلی نشست و به دست یارش اشاره کرد تا چشم هایش را باز کنه
تهیونگ : بح بح صبح بخیر
کانگ دا با چشم های درشت اش به تهیونگ زل زد
تهیونگ : ببینم این شیطون های که این چند مدت ک رو میتونیم حساب کنیم
تهیان وارد اتاق شد و سری تکون داد
تهیونگ : تهیان حله ..
تهیان : اوکییی داش
تهیونگ بلند شد و سمته کانگ دا رفت و چسپی که رو داهن اش چسپنده بود را کشید
کانگ دا : خجالت بکش تهیونگ آدم میدزدی مگه احد بوقه
تهیونگ : نه احد بوق نیست ولی تو از احد بوق اومدی
کانگ دا : چی میخواهی از جونم با زنم ازدواج کردی بس نبود......
تهیونگ : خفشو مرتیکه باید این سند رو امضاء کنی
جلو کانگ دا سندی گذاشت ولی کانگ دا پوزخندی زد و گفت
کانگ دا : هی تهیونگ منو نمیشناسی ها مگه مفز خر خوردم
تهیونگ : امضاءش کن زود
کانگ دا : همچین کاری نمیکنم
تهیونگ : اگه نکنی به پدرت میگم که این تو بودی که مینو رو دزدیدی تا اسمش رو بد کنی
کانگ دا در فکر فروع رفت
کانگ دا: این سند چیه
تهیونگ : کامیون جدید که خریدی
کانگ دا پوزخندی بر کنج لبش زد و گفت
کانگ دا : چی اگه میخواستی زود تر میدادم نیازی نبود منو بدزدی بعدشم اگه گدایی پس کاست کجاست
تهیونگ خنده ای کرد گفت
تهیونگ : درسته من گدا هستم تو اول امضاء کن
دست های کانگ دا را باز کردن و کانگ دا سند را امضاء کرد میخواست بخونه ولی تهیونگ سند را برداشت
تهیونگ : دیگه میتونی بری
کانگ دا از رو صندلی صندلی بلند شد و کت اش را درست کرد روبه رو تهیونگ قرار گرفت
کانگ دا: راستی مینو چطوره خوب ازش مراقبت کن اگه یه روزی نبود نگی که کانگ دا نگفته
تهیونگ : شما زر زیاد میزنی دمتو بزار رو کولت و برو ....
کانگ با همان نیشخندی رو مخش از اتاق خارج شد تهیونگ روبه دستیارش کرد
تهیونگ : برو بیارش
......: چشم
جلو پنجره ایستاد و در فکر فروع رفت اگه بلایی سره مینو بیاد تهیونگ شکست میخوره چون اونه که ازش انرژی و روحیه میگیره
یوری که دست اش را گرفته بود رو صندلی نشوند
یوری : پس معلوم شد که منو اروده اینجا
@Yonjin954
پارت ۷۱
کانگ دا که به صندلی بسته بود و دهان اش بسته و همچنین چشم های بسته بود تهیونگ جلو اش رو صندلی نشست و به دست یارش اشاره کرد تا چشم هایش را باز کنه
تهیونگ : بح بح صبح بخیر
کانگ دا با چشم های درشت اش به تهیونگ زل زد
تهیونگ : ببینم این شیطون های که این چند مدت ک رو میتونیم حساب کنیم
تهیان وارد اتاق شد و سری تکون داد
تهیونگ : تهیان حله ..
تهیان : اوکییی داش
تهیونگ بلند شد و سمته کانگ دا رفت و چسپی که رو داهن اش چسپنده بود را کشید
کانگ دا : خجالت بکش تهیونگ آدم میدزدی مگه احد بوقه
تهیونگ : نه احد بوق نیست ولی تو از احد بوق اومدی
کانگ دا : چی میخواهی از جونم با زنم ازدواج کردی بس نبود......
تهیونگ : خفشو مرتیکه باید این سند رو امضاء کنی
جلو کانگ دا سندی گذاشت ولی کانگ دا پوزخندی زد و گفت
کانگ دا : هی تهیونگ منو نمیشناسی ها مگه مفز خر خوردم
تهیونگ : امضاءش کن زود
کانگ دا : همچین کاری نمیکنم
تهیونگ : اگه نکنی به پدرت میگم که این تو بودی که مینو رو دزدیدی تا اسمش رو بد کنی
کانگ دا در فکر فروع رفت
کانگ دا: این سند چیه
تهیونگ : کامیون جدید که خریدی
کانگ دا پوزخندی بر کنج لبش زد و گفت
کانگ دا : چی اگه میخواستی زود تر میدادم نیازی نبود منو بدزدی بعدشم اگه گدایی پس کاست کجاست
تهیونگ خنده ای کرد گفت
تهیونگ : درسته من گدا هستم تو اول امضاء کن
دست های کانگ دا را باز کردن و کانگ دا سند را امضاء کرد میخواست بخونه ولی تهیونگ سند را برداشت
تهیونگ : دیگه میتونی بری
کانگ دا از رو صندلی صندلی بلند شد و کت اش را درست کرد روبه رو تهیونگ قرار گرفت
کانگ دا: راستی مینو چطوره خوب ازش مراقبت کن اگه یه روزی نبود نگی که کانگ دا نگفته
تهیونگ : شما زر زیاد میزنی دمتو بزار رو کولت و برو ....
کانگ با همان نیشخندی رو مخش از اتاق خارج شد تهیونگ روبه دستیارش کرد
تهیونگ : برو بیارش
......: چشم
جلو پنجره ایستاد و در فکر فروع رفت اگه بلایی سره مینو بیاد تهیونگ شکست میخوره چون اونه که ازش انرژی و روحیه میگیره
یوری که دست اش را گرفته بود رو صندلی نشوند
یوری : پس معلوم شد که منو اروده اینجا
@Yonjin954
- ۱۴.۵k
- ۲۹ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط