حسرت رادر چشم هایم ببین
حسرت رادر چشم هایم ببین
که درهوای نداشتنت
بارانی اند
در دست هایم
که ازسردی فاصله ها
یخ بسته اند
و برلبانم
که درآرزوی تکرارنامت
وامانده اند
حسرت را
در من ببین
که ندارمت
و این گونه بی تابم
که درهوای نداشتنت
بارانی اند
در دست هایم
که ازسردی فاصله ها
یخ بسته اند
و برلبانم
که درآرزوی تکرارنامت
وامانده اند
حسرت را
در من ببین
که ندارمت
و این گونه بی تابم
۷۱۵
۱۶ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.