آیدای من

❤️✨
_آیدای من؟
+جون دلم؟
_توو زندگی من هیچ بایدی معنا نشده!
+چرا این جمله رو گفتی الان؟منظورت چیه؟
_یعنی خوش ندارم باید و نباید برای من تعیین شه.
ولی خب!
+خب چی؟
_من باید پا به پای تو راه بیام
باید هر لحظه بیشتر از قبل عاشقت باشم
باید همیشه خنده رو بیارم رو لبت
باید پایه ثابت بچگی کردنت باشم.
+اون وقت چرا اینهمه باید؟
اونم تویی که گفتی از لفظ باید بدت میاد.
_چون تو فرق داری
چون قلبم فرمان می‌ده
چون تو «باید» منی!
+جناب دلبر؟
_جانم؟
+عاشق همین صلابت حرف زدنتم قربونت بشم.
_عاشق باش ولی تیکه ی دوم حرفت نه خدا نکنه.
+چرا حالا؟
_چون باید بمونی برای من انگیزه ی زندگی!
+عاشقتم دیوونه
_منم عاشقتم کوچولوی قشنگم.
+ببین خندم گرفت؛چرا نمی ذاری دو دقیقه جدی باشم؟
_چون تو باید بخندی تا دنیا سازشو کوک کنه برام.
+اگه نخندم چی میشه آقای باید؟
_یکی جونش وصله به خنده هات حالا می‌خندی یا نه؟
+اول بگو اون شخص کیه؟
_همین کسی که باید عاشقانه بجنگه برات
مردی که روبه روی تو نشسته و
داره از تماشای جهانش
لذت می بره!
+جهانش؟
_بله! جان و جهانش که خلاصه شده توو چشمات. :)

#آیدا_حقیقی
#دیالوگ
دیدگاه ها (۰)

من دعاگوی تو‌ام هر شب و شب می‌داند...دل من قبل تو آنقدر مناج...

اکنون کجاییای خودِ دیگرِ من؟آیا در این سکوتِ شب،بیداری؟#جبرا...

‏نه چشم‌ها و نه لب‌هاپذیرنده‌ترین چیز انسانیفقط و فقط آغوش ا...

«صبح بخیر» گفتنچه رسم شیرینی‌ستوقتی که هر روز بهانه‌ام می‌شو...

رمان انیمه ای هنوز نه چپتر ۱۹

آره من خیلی برات زیاده روی کردم...تو من و فروختی به کسی که ک...

رمان انیمه ای هنوز نه چپتر ۲۰

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط