من از عشق نوشتم تو مرا زمزمه کردی

من از عشق نوشتم، تو مرا زمزمه کردی
من از بوسه نوشتم، تو مرا وسوسه کردی من از مهر شب و وصل و خیال تو نوشتم
شنیدی و تو خندیدی و رفتی و مرا مضحکه کردی تو احساس مرا دیدی و در قالب یک طنز
بخندیدی و احساس مرا مسخره کردی نرنجم ز تو ای عشق... تو خوش باش
نویسم به دریا، به ساحل که مرا تجربه کردی نرنجم، ، نه نفرین، نه توهین
تو خوش باش و ز خوش بودن تو من تفال زده بر حافظ دل مست
بدیدم، بدانم، بخواندم که هرگز نتوانی، فراموش نمودن
همه احساس و غم دل که به دل مغلطه کردی.
دیدگاه ها (۱)

گاهی نیاز داری به یک آغوشِ بی منتکه تو رافقط و فقطبرای خودت ...

بیا قرار‌ بُگذاریمهر شبراس ساعتِ عاشقیبا قرارِ بیداریِ مانبی...

‌ دل بردے و دل بردنت را دوست دارمرو راست!من عطر تنت را دوست ...

بغلم کردی و گفتی که دلم غم داردباورت هست که این عشق تو را کم...

الا ای دلبر زیبا کجاییچراپیش من تنهانیاییتو تنهایی و من تنها...

الا ای دلبر زیبا کجاییچراپیش من تنهانیاییتو تنهایی و من تنها...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط