فیک مافیای شب پارت۵
پارت ۵
اول لایک کن بعد بخون.
خلاصه پارت قبل:ا.ت زنگ زد به سوجین و پیداش کرد داشت میرفت پیشش که یکی یهو اومد جلوش و خورد بهش.
ا.ت ویو:
به طرف نگاه کردم همون پسره بود که دیروز خورد بهم و ماجرا درست شد.
ا.ت:هی آقا حواست کجاست بازم که خوردی بهم؟
جیمین:متاسفم خانم ا.ت
ا.ت: ا.ت؟؟؟؟
جیمین:اشتباه گفتم اسمتونو؟
ا.ت:سوال منو با سوال جواب ندین لطفا.یه جوری میگین ا.ت انگار پسرخاله ای چیزیم هستی. ........ به هر حال مواظب جلوتون باشین که سری بعد نخورین بهم.
ذهن جیمین:
چطوری من به ا.ت اجازه میدن هرچی میخواد بهم بگه. الان اگر کسه دیگه ای بود قطعا باید برای زنده موندن التماس میکرد.
بهتره این فرصت طلایی رو از دست ندم و دنبالش کنم و ببینم خونش کجاست😏
سوجین یهو ظاهر شد و اسممو داد میزد ، تازه به خودم اومدمو از اون پسره دور شدم.
سوجین:ا.ت چرا با آقای پارت بحث کردی؟
ا.ت:چی آقای پارک؟ آهان همون پسره! آخه خیلی رو مخه هزار بار بهم خورد اون چشماشو باز نمیکنه.
سوجین:یااااا ا.ت خیلی جرعت داری که باهاش اینطوری صحبت میکنی و نکشتت. قطعا هر کسی باهاش بد حرف بزنه میمیره.
ا.ت:وات؟ چرا؟
سوجین:حالا نمیخوام فعلا بهت بگم.
ا.ت:بگو دیگه.
سوجین:نه
ا.ت:باشه پس....... بریم بقیه خریدامونو کنیم.
سوجین :به نظرت کافی نیست؟ 😑
ا.ت:نه من هنوز چیزی نخریدم😐
سوجین:اوکی بریم.
خلاصه بعد از خرید کردن دستامون دیگه جا نداشت، رفتیم خریدامون رو تو ماشین گذاشتیم و رفتیم پیتزا گرفتیم و خوردیم.
کامنت بزار و بعد پارت بعد رو بخون لطفا چاگیا ♥
اول لایک کن بعد بخون.
خلاصه پارت قبل:ا.ت زنگ زد به سوجین و پیداش کرد داشت میرفت پیشش که یکی یهو اومد جلوش و خورد بهش.
ا.ت ویو:
به طرف نگاه کردم همون پسره بود که دیروز خورد بهم و ماجرا درست شد.
ا.ت:هی آقا حواست کجاست بازم که خوردی بهم؟
جیمین:متاسفم خانم ا.ت
ا.ت: ا.ت؟؟؟؟
جیمین:اشتباه گفتم اسمتونو؟
ا.ت:سوال منو با سوال جواب ندین لطفا.یه جوری میگین ا.ت انگار پسرخاله ای چیزیم هستی. ........ به هر حال مواظب جلوتون باشین که سری بعد نخورین بهم.
ذهن جیمین:
چطوری من به ا.ت اجازه میدن هرچی میخواد بهم بگه. الان اگر کسه دیگه ای بود قطعا باید برای زنده موندن التماس میکرد.
بهتره این فرصت طلایی رو از دست ندم و دنبالش کنم و ببینم خونش کجاست😏
سوجین یهو ظاهر شد و اسممو داد میزد ، تازه به خودم اومدمو از اون پسره دور شدم.
سوجین:ا.ت چرا با آقای پارت بحث کردی؟
ا.ت:چی آقای پارک؟ آهان همون پسره! آخه خیلی رو مخه هزار بار بهم خورد اون چشماشو باز نمیکنه.
سوجین:یااااا ا.ت خیلی جرعت داری که باهاش اینطوری صحبت میکنی و نکشتت. قطعا هر کسی باهاش بد حرف بزنه میمیره.
ا.ت:وات؟ چرا؟
سوجین:حالا نمیخوام فعلا بهت بگم.
ا.ت:بگو دیگه.
سوجین:نه
ا.ت:باشه پس....... بریم بقیه خریدامونو کنیم.
سوجین :به نظرت کافی نیست؟ 😑
ا.ت:نه من هنوز چیزی نخریدم😐
سوجین:اوکی بریم.
خلاصه بعد از خرید کردن دستامون دیگه جا نداشت، رفتیم خریدامون رو تو ماشین گذاشتیم و رفتیم پیتزا گرفتیم و خوردیم.
کامنت بزار و بعد پارت بعد رو بخون لطفا چاگیا ♥
۱۱.۸k
۱۰ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.