عزیز دلم

عزیز دلم
دیر زمانی‌ست که خبری از تو نیست
بگذار برایت بگویم
حال گلدانها خوب است
نشسته اند کنار پله ها
تا وقت آمدنت
به استقبالت برخیزند
راستی کی میآیی
تا حال دل برایت بگویم؟
دلم برایت تنگ است
زودتر بیا!
دیدگاه ها (۴)

او دور ازین کرانهمن دور از آن کرانهآه از مرام و رسمت... ای ب...

چه کنم با تو و این ریخت و پاشی که شده؟!چه کنم با تو و با برد...

گله از دست کسی نیست؛ مقصر دل دیوانه‌ی ماست...[قیصر امین پور]

‌چه غریبانه دلم میل تو دارداین صبح ...#هما_کشتگر

گاهی آدم ها بیصدا از زندگی مان میروند... نه قهر میکنند، نه خ...

چه خبر یار؟ شنیدم که گرفتار شدیدل سپردی و برای دگری یار شدیب...

رمان { برادر ناتنی } پارت ۱۵

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط