باران ببار و وسعتت

.
باران ببار و وسعتت
را بر سرم هموار کن
من جان نمانده بر تنم
هر آنچه شد آن کار کن
باران ببار من را ببر
تا بستر دریا شوم
قدرت بده شوری ببخش
تا با خودت سیلاب شوم
همراه با تو میروم
تا هم خودت پیدا کنم
تا شاید این قفلی که آمد
بر سرم را وا کنم
من میروم هر آنچه شد
هر آنچه میخواهی خوش است
در بستر طوفانها
باران جزایی دلخوش است...!!!
.
.
ترانه از
محمد اکبرجانی
.
🎀🎀🎀
دیدگاه ها (۰)

.حال خرابی های من از‌ حد مجاز گذشتهنمی‌دونم کی تا کجا به پای...

.نشد بشه اون چیزی کهمیخواستمش از تودلت وفاداری نکردیه بار نگ...

.یه عمری رفتم که نشدانگاری اشتباه بودتمام ساز و کار منمنتظر ...

.آخرش هیچی به هیچی سر صفر مطلقمنه میشه ادامه داد و نه که میش...

میخواهم در دنیای آرامش غیر درکی خودم غرق بشوم ،چشمانم را ببن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط