نگهبان دریا

نگهبان دریا
پارت چهاردهم
ویو ا.ت
داشتیم حرف می‌زدیم که...
در زدن رفتم در رو باز کردم رئیس هتل بود
+بفرمایید
&خانم لی شما اجاره دو روز رو ندادید لطفا پرداخت کنید
+چ،چی؟! آه چ،چشم
در رو بستم و رفتم داخل
+اجاره دو شب رو میخواد
#یوجین:الان چیکار کنیم ؟!
@یونگی:ما اونقدر پول نداریم آشنا هم نداریم پول بگیریم
داشتم فکر میکردم که یاد حرف اون پسره تهیونگ تو کافه افتاد
&به نظر میاد گارسون جدید باشی من مردم بوسان رو میشناسم پس تو تازه به این شهر اومدی درسته ؟!
+بله درسته قربان
&تهیونگ صدام کن خانم...
+لی ا.ت هستم
&ا.ت خب اگر کمک مالی نیاز داشتی حتما بهم بگو
+ممنون قربان یعنی تهیونگ
&:)

پایان فلش بک
+من الان میام
سریع از هتل رفتم بیرون تهیونگ شمارشو داده بود برا همین بهش زنگ زدم
&بفرمایید ؟!
+سلام تهیونگ منم ا.ت ...لی ا.ت
&سلام ا.ت کار داشتی
+میشه ببینمت
&حتما بیا به این آدرسی که برات می‌فرستم
+باشه
تهیونگ یه آدرس فرستاد رفتم به اون آدرس که با یه عمارت بزرگ مواجه شدم زنگ زدم که در باز شد و رفتم داخل حیاط رو طی کردم و به خونه که چه عرض کنم پنت هاوس رسیدم و یه خانم پیر در رو باز کرد رفتم داخل که تهیونگ اومد پیشم
&سلام ا.ت خوبی ؟!
+ممنون تو خوبی ؟!
&کاری داشتی؟!
+آره خب ....چجوری بگم می‌دونی ببخشید که خیلی پرو هستم
+ا.ت حرفت رو بزن
+می‌دونی من ،من
&پول میخوای؟!
+ا،اره
&ا.ت هروقت پول لازم داشتی گفتم بهت که بهم بگو
+حیحح
&براچی میخوای؟!
+می‌دونی من تازه اومدم اینجا و تو هتل هستم با دو نفر دیگه و (تعریف کردن کل ماجرا این چند سال )
&ا.ت اینجا عمارت بزرگ هست با کلی اتاق، میتونید اینجا باشید
+نه ما ...
&ا.ت بیا دیگه منم تنهام
+ب،باشه
از تهیونگ خداحافظی کردم و رفتم هتل که....

نظر یادت نره رفیق!

#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#J_HOOPE