لطفا مخافان به خودشون زحمت مطالعه ندن چون طبق معمول

*** لطفا مخافان به خودشون زحمت مطالعه ندن چون طبق معمول!!! یه چیزی برای گفتن پیدا!!! میکنن و امروز هم روزیه که دلم نمیخواد خودم و ناراحت کنم


در چنین روزی  ؛ اعزام حضرت علی(ع) به جای ابوبکر برای ابلاغ سوره برائت در مراسم حج از سوی پیامبر (ص) در سال نهم هجری قمری،رخداد.
پس از آنکه سوره برائت[نهمین سوره قرآن کریم]بر پیامبر(ص) نازل گردید، آن حضرت، ابوبکر بن ابی قحافه را به حضور طلبید و به وی دستور داد که آیات اول تا نهم این سوره را برای مشرکان،حاجیان و زائران مکّه معظمّه قرائت کند وپیمان آن حضرت با مشرکان را در جمع حاجیان بخواند.
بدین منظور وی را در نخستین روز ماه ذی حجّه سال نهم هجری قمری به سوی مکّه معظمه اعزام نمود. اما اندکی پس از حرکت ابوبکر از مدینه به سوی مکه، جبرئیل امین بر پیامبر (ص) نازل شد و به وی گفت:انّ الله یقرئک السلام و یقول لک: لا یؤدی عنک الاّ انت او رجل منک؛خدای سبحان بر تو درود می فرستد و می فرماید: جز تو یا کسی که به منزله تو باشد نمی تواند این مأموریت را به انجام رساند.
پیامبر(ص) منتظر بازگشت حضرت علی(ع) به مدینه بود و برای وی اظهار نگرانی و ناراحتی میکرد. ولی هنگامی که از بازگشت وی باخبر شد، بسیار خوشحال گردید و به ابوذر غفاری که بشارت بازگشت حضرت علی(ع) را به وی داده بود، مژده بهشت دادو فرمود:لک بذلک الجنة.
 پیامبر (ص) پس از دریافت وحی، به داماد و جانشین خود، امیر مؤمنان علی بن ابی طالب(ع) فرمود: هم اینک بر ناقه من [بنام عضبا] سوار شده و خود را به ابوبکر برسان و سوره برائت و پیمان  نامه مرا از او بگیر و به سوی مکه معظمه حرکت کن و سپس آن را در میان حاجیان و مشرکان مکه قرائت کن و به ابوبکر بگو: یا با تو همراهی کرده ودر رکاب تو به مکه رود و یا  به نزد من در مدینه باز گردد.
.
ابوبکر، که از این کار، دل شکسته و ناراحت شده بود، سوره برائت و پیمان نامه رسول خدا(ص) را به امام علی بن ابی طالب(ع) سپرد ولی از همراهی وی خود داری کرد و بناچار به سوی مدینه منوره باز گشت.
ابو بکر به محض بازگشت به مدینه، یک راست به نزد رسول خدا(ص) رفت و به آن حضرت عرض کرد: ای رسول خدا(ص) آیا درباره من آیه ای نازل شد؟
پیامبر (ص) فرمود: نه، ولیکن من [از جانب پروردگار متعال] مأمور شدم که یا خودم آن را ابلاغ کنم و یا به کسی که از اهل بیت من باشد بسپارم.
حضرت علی(ع) به همراه جابر بن عبدالله انصاری از مدینه حرکت کرد ودر روز سوم ذی حجّه، در مکانی به نام "الرّوحا" که با مدینه منوره چهل مایل فاصله داشت رسید و پیام رسول خدا(ص) را به ابوبکر رسانید.
بنا به روایتی وی به پیامبر اعتراض کرد و گفت: یا رسول الله(ص) ! ما کنت تری انّی مؤدٍّ عنک هذه الرسالة؟
یعنی :ای رسول خدا(ص) !چه می شد تورا که من این رسالت را از جانب تو به انجام می رساندم؟
پیامبر(ص) فرمود: أبی الله یوّدیها الاّ علی بن ابی طالب؛ خداوند سبحان امتناع فرمودند که غیر از علی بن ابی طالب(ع) کسی آن را ابلاغ کند.
ابوبکر از گفتار رسول خدا قانع و ساکت نشد و با آن حضرت به مشاجره پرداخت،به طوری که رسول خدا (ص) ناچار شد در پاسخش بفرماید:کیف تؤدیها وانت صاحبی فی الغار؟
یعنی: تو چگونه می توانستی آن را ابلاغ کنی و حال آن که [ در راه هجرت به مدینه] همراه من در غار[ ثور] بودی؟
ابوبکر،در آن غار،با اینکه کسی از اختفایشان با خبر نبود و از نجات پیامبر(ص) یقین داشت،با این حال، از تعقیب مشرکان مکه به وحشت افتاده بود و به شدت در خوف و ترس گرفتار آمد و بدنش می لزید و در آن حال این آیه نازل شد:سوره توبة آیه 40 إِلاَّ تَنصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِینَ کَفَرُواْ ثَانِیَ اثْنَیْنِ إِذْ هُمَا فِی الْغَارِ إِذْ یَقُولُ لِصَاحِبِهِ لاَ تَحْزَنْ إِنَّ اللّهَ مَعَنَا فَأَنزَلَ اللّهُ سَکِینَتَهُ عَلَیْهِ وَأَیَّدَهُ بِجُنُودٍ لَّمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ کَلِمَةَ الَّذِینَ کَفَرُواْ السُّفْلَی وَکَلِمَةُ اللّهِ هِیَ الْعُلْیَا وَاللّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ
اگر او را یاری نکنید، خداوند او را یاری کرد؛ [و در مشکلترین ساعات‏، او را تنها نگذاشت‏؛] آن هنگام که کافران او را [از مکّه‏] بیرون کردند، در حالی که دوّمین نفر بود [و یک نفر بیشتر همراه نداشت‏]؛ در آن هنگام که آن دو در غار بودند، و او به همراه خود می‏گفت‏: (غم مخور، خدا با ماست‏!) در این موقع‏، خداوند سکینه [و آرامش‏] خود را بر او فرستاد؛ و با لشکرهایی که مشاهده نمی‏کردید، او را تقویت نمود؛ و گفتار [و هدف‏] کافران را پایین قرار داد، [و آنها را با شکست مواجه ساخت‏؛] و سخن خدا [و آیین او]، بالا [و پیروز]است‏؛ و خداوند عزیز و حکیم است‏! 
پیامبر(ص) به وی گوش زد کرد که در آن غار از شدت ترس مشرکان، آرامش  نداشتی،چگونه لیاقت ابلاغ این سوره مهم و پیمان نامه مشرکا
دیدگاه ها (۸)

ادامه پست قبلی.....ای به دلهای ما امیر بیا وا...

ادامه پست قبلی...ای به دلهای ما امیر بیا وارث ذ...

ادامه پست قبلی....ای به دلهای ما امیر بیا. وارث...

مصیبت های امام جواد علیه السلامسفر اجباریمعتصم خلیفه عباسی، ...

1. **پدر حضرت علی (ع) چه نام داشت؟** - الف) ابو طالب - ب) ...

یاعلی‌ُّ ياعلىُّ ياعلىُّ🌱قال ابن عباس : قال رسول صلى الله عل...

بسم الله الرحمن الرحیمپاسخ قسمت دوم : سپس برای این که برخی م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط