اهه ب ببخشید دوید تو اتاق
+اهه ب.. ببخشید (دوید تو اتاق)
-خنده
خب خب پرش زمانی به شب
-بیب درو باز کننن
+نه من نمیام
-گرلم ددی داره عصبی میشه درو باز میکنی یا با کلید یدک بازش کنم
+اروم باز کرد چیه
-اه بیا بغلم
+خب دیوونه خجالت کشیدم
-اه من امشب باید خجالت تو رو خودم بزارم کنار
راوی:شوگا ات رو براید بغل کرد و انداخت روی تخت و محکم بوسیدش و لباساش رو در اورد......
(اسماتشو خودتون تصور کنید)
ویو ات
+با دلدرد بدی بلند شدم اخخخ اون وحشی دیروز کار خودشو کرد بلند شدم که یهو افتادم زمین دلم خیلی درد میکرد خودمو کشوندم پیش شوگا و با دستم زدم بهش
-هوممم
+شوگا(بغض)
-چیشده
+دلم درد میکنه
-اخی بیا ماساژش بدم
+وحشی
-عه عه
+دلمممممممممم😭😭😭
-بیا ماسلژ
راوی:این پایان فصل بود و فصل دوم قراره غمگین باشه و پایان خوش و اونا تا سه سال باهم خوب بودن ولی بچه نیوردن چونکه هم ات و هم یونگی نا راضی بودن
-خنده
خب خب پرش زمانی به شب
-بیب درو باز کننن
+نه من نمیام
-گرلم ددی داره عصبی میشه درو باز میکنی یا با کلید یدک بازش کنم
+اروم باز کرد چیه
-اه بیا بغلم
+خب دیوونه خجالت کشیدم
-اه من امشب باید خجالت تو رو خودم بزارم کنار
راوی:شوگا ات رو براید بغل کرد و انداخت روی تخت و محکم بوسیدش و لباساش رو در اورد......
(اسماتشو خودتون تصور کنید)
ویو ات
+با دلدرد بدی بلند شدم اخخخ اون وحشی دیروز کار خودشو کرد بلند شدم که یهو افتادم زمین دلم خیلی درد میکرد خودمو کشوندم پیش شوگا و با دستم زدم بهش
-هوممم
+شوگا(بغض)
-چیشده
+دلم درد میکنه
-اخی بیا ماساژش بدم
+وحشی
-عه عه
+دلمممممممممم😭😭😭
-بیا ماسلژ
راوی:این پایان فصل بود و فصل دوم قراره غمگین باشه و پایان خوش و اونا تا سه سال باهم خوب بودن ولی بچه نیوردن چونکه هم ات و هم یونگی نا راضی بودن
- ۵.۱k
- ۲۸ خرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط