صبحت بخیر حضرت دلدار من، سلام
صبحت بخیر حضرت دلدار من، سلام
ای غمگسار و مونس و غمخوار من، سلام
خورشید روشنم!
به جهانم بتاب باز
ای روحِ عاشقانهی اشعار من، سلام
صبحی مبارک است نظر بر جمال دوست
وقتی نشستهای به برم، یارِ من سلام
بر شاخسارخشک دل، عشقت جوانه زد
ای سرو سبزِ گلشن و گلزار من، سلام
باید غزل نوشت از احساس و عشق تو
ای نبض شعر و جوهر خودکار. من، سلام
صبحانه حاضر است بفرما غزل بنوش
هر دم بیا به خانه و دیدار من، سلام
ای غمگسار و مونس و غمخوار من، سلام
خورشید روشنم!
به جهانم بتاب باز
ای روحِ عاشقانهی اشعار من، سلام
صبحی مبارک است نظر بر جمال دوست
وقتی نشستهای به برم، یارِ من سلام
بر شاخسارخشک دل، عشقت جوانه زد
ای سرو سبزِ گلشن و گلزار من، سلام
باید غزل نوشت از احساس و عشق تو
ای نبض شعر و جوهر خودکار. من، سلام
صبحانه حاضر است بفرما غزل بنوش
هر دم بیا به خانه و دیدار من، سلام
۳.۱k
۳۰ تیر ۱۴۰۳