سناریو
سناریو:
وقتی باهاش میری مسافرت و گمت میکنه و از گوشیت بهش زنگ میزنن و میگن تصادف کردی
نامجون: *سریع میاد به بیمارستانی که هستی*
جین: چطوری این اتفاق افتاد؟ (بغض
شوگا: من نباید گمش میکردم (بغض
جیهوپ: *تو شوکه و ناخودآگاه اشکاش میریزه*
جیمین: خانوادهاش اونو دست من سپردن حالا چیکار کنم؟ (گریه
تهیونگ: اگه من مراقبش بودم این اتفاق نمیافتاد (گریه
جونگکوک: جواب خانوادهاش رو چی باید بدم؟ (با گریه و نگرانی
#سناریو
وقتی باهاش میری مسافرت و گمت میکنه و از گوشیت بهش زنگ میزنن و میگن تصادف کردی
نامجون: *سریع میاد به بیمارستانی که هستی*
جین: چطوری این اتفاق افتاد؟ (بغض
شوگا: من نباید گمش میکردم (بغض
جیهوپ: *تو شوکه و ناخودآگاه اشکاش میریزه*
جیمین: خانوادهاش اونو دست من سپردن حالا چیکار کنم؟ (گریه
تهیونگ: اگه من مراقبش بودم این اتفاق نمیافتاد (گریه
جونگکوک: جواب خانوادهاش رو چی باید بدم؟ (با گریه و نگرانی
#سناریو
- ۸.۳k
- ۰۸ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط