لب به احساس زدم

لَب به احساس زدم ...
مسـت شدم ...
فهمیـدم ;
شاعران مَست ترین طایفهٔ هشیارند.!!

بی خود از حال شدن٬
گرچه گناه است٬
ولی..

" شاعری جُرم قشنگی است اگر بگذارند...
دیدگاه ها (۵)

لعنتی من روزه ام ، با ناز و با افسونگری روزه را تا مرز باطل ...

همه با یار خوش و من به غم یار خوشمسخت کاری است ولی من به همی...

شعله بی امان

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط