بازی مرگ

بازی مرگ )
پارت ۱۱۴

زندگی با سختی هایش مشکلاتش نابود نمیشه گوشه ای از آن زندگی شیرینی جا دارد شاید خیلی‌ها توی اول راه شکست بخورند اما آدم های قوی تا آخرش میمونن و طعم خوشبختی رو می چشد
جی یون دخترش را از جونگ کوک گرفت و با کیونگ ازدواج کرد زندگی بدون دردسر را ساخت
کی سوک با سورا ازدواج کرد و صاحب یه پسر خیلی خوشگل شدن دور از دنیای مافیا ها، هیون بین با مادرش سونهی به خارج از کشور رفتند و دور از همه زندگی خوش خود را می‌گذرانند، دیوید در تیمارستان تحت درمانه شاید یه روزی بیرون آمد و زندگی خودش رو ساخت،

درحالیکه کالسکه بچه رو به دست گرفته بود همراه عشق اش در آن پیاده روی خلوت و سرسبز قدم برمی‌داشت نسیم خنکی در آن تابستان می وزید
لبخندی زد و گفت : جونگ کوک خیلی دوست دارم
جونگ کوک به سمتش چرخید و کنارش ایستاد لحظه ای هر دو ایستادند جونگ کوک به آرومی دستش رو گرفت و تو چشم هایش زل زد و گفت : برای همه سختی های که کشیدی معذرت می‌خوام از این به بعد بهت قول میدم زندگی خیلی برات بسازم
هری نرم خندید و گفت : همینکه تو کنارم باشی کافیه
جونگ کوک متقابلاً خنده ای کرد و نزدیکش شد لباشو گذاشت روی پیشونی عشق اش و عمیق بوسید،

(پایان بازی )


زندگی مثله یه بازیه یا برندش میشی یا بازندش

به هر حال با رمان گناهکار همراهم باشید
دیدگاه ها (۲۷)

جوری که این پسر دل منو برده ❣️❣️

گناهکار ) ۵۶ part ماشین داخل عمارت پارک جیمین ایستاد یون بیو...

[ بازی مرگ ]پارت 113( دو سال بعد )گیره موی صورتی رنگ خوشگل ر...

ادامه پارت ۱۱۲لحظه ای صدای شلیک اسلحه به گوش همه خورد یعنی چ...

ادامه پارت قبل با صدای یه سول افکارش پرید و به نگاه زیبایش پ...

ادامه پارت قبل صاف ایستاد و لیوان رو از جونگ کوک گرفت بعد از...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط