wine of love 🍷🖤
wine of love 🍷🖤
Part 6
ادامه
رفتم تو اتاق ارباب ته اتاق کاملا مشکی بود معلوم بود که مرد خیلی هاتیه
پرش زمانی به چند مین بعد ^^
دیدم ارباب اومد تو
بورا: سلام بالخره اومدی
تهیونگ: اگر پاهات درد گرفته بشین
بورا: باشه
نشستم رو تختش ارباب هم اومد کنارم.
ته:میخوام یه چیزی بهت بگم
بورا: بگو
ته: من
بورا: وایسا ساعت چنده
ته:۱۴:۳٠
ادمین**
مثلا ساعت۱۴:۳٠
ویو بورا^^
بورا: واییییی🤦🏻♀️
ته: چی شده
بورا: ببین من مربی رقصم بزار برم سر کلایم
ته: از ساعت چند تا چند
بورا: از ساعت ۲:۳٠ دقیقه تا ساعت چهار ده دقیقه
ته: ساعتش خوبه بورو
بورا: واییییی ممنون
ته: 🙂
ویو تهیونگ^^
از اتاق رفت بیذون و نزاست حرفمو بزنم ولی اشکالی نداره دیرش شده بود...... ادامه دارد
حمایت ها عالی🌙✨
بای✨🌙
Part 6
ادامه
رفتم تو اتاق ارباب ته اتاق کاملا مشکی بود معلوم بود که مرد خیلی هاتیه
پرش زمانی به چند مین بعد ^^
دیدم ارباب اومد تو
بورا: سلام بالخره اومدی
تهیونگ: اگر پاهات درد گرفته بشین
بورا: باشه
نشستم رو تختش ارباب هم اومد کنارم.
ته:میخوام یه چیزی بهت بگم
بورا: بگو
ته: من
بورا: وایسا ساعت چنده
ته:۱۴:۳٠
ادمین**
مثلا ساعت۱۴:۳٠
ویو بورا^^
بورا: واییییی🤦🏻♀️
ته: چی شده
بورا: ببین من مربی رقصم بزار برم سر کلایم
ته: از ساعت چند تا چند
بورا: از ساعت ۲:۳٠ دقیقه تا ساعت چهار ده دقیقه
ته: ساعتش خوبه بورو
بورا: واییییی ممنون
ته: 🙂
ویو تهیونگ^^
از اتاق رفت بیذون و نزاست حرفمو بزنم ولی اشکالی نداره دیرش شده بود...... ادامه دارد
حمایت ها عالی🌙✨
بای✨🌙
۴۵۸
۰۹ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.