خیال بوسه می سازد کبود آن لعل نازک را


خیال بوسه می سازد کبود آن لعل نازک را

چه بی رحمم به دندانش گزیدن آرزو دارم
دیدگاه ها (۲)

هیچ وقت قرار نیست ادمها بخاطر اونهایی که دوستشون دارن از همچ...

چشمان من بارانی اما وقت گریه کردن نیستابری پر از بارانم ولی ...

ﻣﻦ زﯾﺴﺘﻨﻢ ﻗﺼﻪ ی ﻣﺮدم ﺷﺪه اﺳﺖﯾﮏ تُو وﺳﻂ زﻧﺪﮔﯿﻢ ﮔﻢ ﺷﺪه اﺳﺖ...

بعداز یه عمری انتظار اومدی تا چیکار کنی اومدی که با غصهات فق...

علیرغم تمام دلخوشی هایم مسلم شد  مرا نامهربانی های تو دیوانه...

دوستت دارمانقدر زیاد که گاهی وقت هاکه دوریچشمانم بی اختیار ش...

عاشقانه های شبنم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط