بی تو طوفان زده ی دشت جنونم

بی تو طوفان زده ی دشت جنونم 

صید افتاده به خونم 

تو چه سان می گذری غافل از اندوه درونم؟ 



بی من از کوچه گذر کردی و رفتی 

بی من از شهر سفر کردی و رفتی 

قطره ای اشک درخشید به چشمان سیاهم 

تا خم کوچه به دنبال تو لغزید نگاهم 

تو ندیدی. 

نگهت هیچ نیفتاد به راهی که گذشتی 

چون در خانه ببستم، 

دگر از پای نشستم 

گوییا زلزله امد، 

گوییا خانه فرو ریخت سر من 



بی تو من در همه ی شهر غریبم 

بی تو کس نشود از این دل بشکسته صدایی 

برنخیزد دگر از مرغک پربسته نوایی 

تو همه بود و نبودی  

تو همه شعر و سرودی 

چه گریزی ز بر من؟ 

که ز کویت نگریزم 

گر بمیرم ز غم دل، 

به تو هرگز نستیزم 

من ویک لحظه جدایی؟ 

نتوانم نتوانم 

بی تو من زنده نمانم..... 

مگه داریم زیباتر از این شعر؟😍 😍 😍 😍 😍
دیدگاه ها (۴)

❤ #تنها_برای_تو❤ #تنها_برای_چشمهایش #صاحب_احس...

دیدی که سخــت نیسـت تنها بدون مــن ؟دیدی صبح میشود شبها بدون...

با مـــن قدم بزن، تنهاتــــر از همهاِی مصرعِ سکوت، در شعرِ ه...

از تنم تا تنش یک وجب بودوقت چسبیدن لب به لب بودعقل! امّا جدا...

🌱🍒بی تو طوفان زده‌ی دشت جنونم صید افتاده به خونم تو چه سان م...

#پیرمرد ی تمام عمرش را بین #بازار و #کوچه سر می کردهرکسی بار...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط