یک پای عاشقی ام لنگ می زند

یک پای عاشقی ام لنگ می زند !!؟
نیستی و
در مـن،
"تــویی" کـم است ...
بُغضی نشکفته و
دلی که گُـم است !!؟
لبی می لرزد ...
و دیده ای باران به آغوش می کشد !!؟
مـنی بهـانه می شود و
"تــویی" حسـرت !!؟
دیدگاه ها (۱)

چنان به تو چشم دوخته ام !!؟که پلک اگر بر داری ...هیچ ...نمی ...

شاید تو ...سکوت میان کلامم باشی !دیده نمیشوی ،اما من تو را ا...

دوست داشتن من شبیه باران نیست که گاه می آید و گاه نمی آید .....

آغاز من ، تو بودی و پایان من تویی ...آرامش پس از شب توفان من...

چپتر ۱۴ _ تولد سایه، مرگ نورداخل محفظه شیشه ای.نفس های بریده...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط