سناریو
وقتی مافیا هستن و ما رو میدزدن
هیسونگ:جرئت فقط در برو ببین باهات چیکار میکنم
جی: از بس سرو صدا کردی خودش ولت کرد که بری
جیک:میخوای بکشمت
ا.ت: نه منو نکش
جیک:پس زنم شو
ا.ت:زن تو عمرا
جیک:از خدات باشه دختره ی دلقک
سونگهون: چقدر خوشگلی
ا.ت:خودم میدونم
سونگهون:به پای من نمیرسی
ا.ت:میرسم
سونگهون:ثابتش کن
ا.ت:چطوری
سونگهون:آلان نه شب می فهمی
سونو: (از این بچه انتظار نداشته باشین)
جونگوون: بهتره رو عصابم راه نری وگرنه زنده نمی مونی
نیکی: داشتی فرار میکردی که تورو دید
میخواستی از دست ددیت فرار کنی این کار درستی نیست امشب بهت میفهمونم که نباید سر پیچی کنی
هیسونگ:جرئت فقط در برو ببین باهات چیکار میکنم
جی: از بس سرو صدا کردی خودش ولت کرد که بری
جیک:میخوای بکشمت
ا.ت: نه منو نکش
جیک:پس زنم شو
ا.ت:زن تو عمرا
جیک:از خدات باشه دختره ی دلقک
سونگهون: چقدر خوشگلی
ا.ت:خودم میدونم
سونگهون:به پای من نمیرسی
ا.ت:میرسم
سونگهون:ثابتش کن
ا.ت:چطوری
سونگهون:آلان نه شب می فهمی
سونو: (از این بچه انتظار نداشته باشین)
جونگوون: بهتره رو عصابم راه نری وگرنه زنده نمی مونی
نیکی: داشتی فرار میکردی که تورو دید
میخواستی از دست ددیت فرار کنی این کار درستی نیست امشب بهت میفهمونم که نباید سر پیچی کنی
۱.۱k
۳۱ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.