سناریو انهایپن

موضوع : واکنش شون وقتی سورپرایز شون میکنی و براشون غذا می بری کمپانی :

نشانه حرف های اعضا به ا/ت ×
نشانه ا/ت +

هیسونگ : از خوشحالی بال بال میزنه و محکم بغلت میکنه
× بیبی گرلم با دیدنت خستگیم برطرف شد از این به بعد بیشتر بیا ( با لبخند خوشگلش ❤️‍🔥)

جی : همش غر غر میکنه که چرا اومدی و ....... ولی از درون خوشحاله
+ اصلا من قهرم مثلا من اومدم خوشحالت کنما
سریع بغلت میکنه
× باشه عزیزم سریع جوش نیار دیگه خیلی ممنون که اومدی ولی عزیزم نباید خودتو خسته کنی

جیک : از خوشحالی نمیدونه که چیکار میکنه اونقدر خوشحاله که ناخودآگاه داره مثل پروانه دورت میچرخه
+ وای جیک عزیزم یک دقیقه بشین سرم گیج رفت
با لبخند و خوشحالی میشینه
× هر چی تو بگی ( با لبخند )

سونگهون : واکنش خاصی نشون نمیده و جوریه که انگار زیاد براش مهم نیست ولی خیلی خیلی خوشحال شده
جونگوون : سونگهون هیونگ خوش به حالت زن داداش خیلی هنرمنده
× سکوت .......
+ باشه عزیزم خسته نباشی من دیگه برم بیا این غذا ها رو نوش جون ( با لبخند به سونگهون )
جونگوون : نمیخوای از زن داداش تشکر کنی یا واکنش خاصی نشون بدی ؟ ( آروم در گوش سونگهون )
× سکوت .......
جونگوون : زن داداش اون غذا ها رو بده به من انگاری که سونگهون هیونگ زیاد خوشش نیومده
وقتی تو داری غذا ها رو به جونگوون میدی که سونگهون مانعت میشه
× وایسا جونگوون من کی گفتم که خوشم نمیاد
و غذا ها رو از دستت میگیره و برای اینکه به جونگوون بگه که خوشش اومده گونه ات رو می بو~سه
+ لبخنده با خجالت 🤭😳

سونو : همش بالا پایین می پره و انقدر کیوت میشه که از کیوتی اش پخش زمین میشی 🤣
• همون موقع اعضا :
هیسونگ : فقط لبخند قشنگش رو بهتون میزنه
جی : قطعا اینا یک مشکلی دارن مطمئنم
سونگهون : موافقم
نیکی : سونو با کیوتی اش همون جوری که منو دیوونه کرد زن داداش رو هم دیوونه کرد
جیک : بنظر من که دو تاشونم خیلی کیوتن
جونگوون : از دست همه مخصوصا سونو و تو کلافه شده و رفته یک گوشه نشسته و زانو غم بغل گرفته ( بچم 😭😂 )

جونگوون : × الان واقعا بهت نیاز داشتم چاگی ( با لبخند )
+ خنده خجالت آمیز .......
میاد تو بغلت
× میشه موهامو نوازش کنی
+ جونگی الان وقتش نیست میدونی که تو الان کار داری و من هم که باید برم
× میشه نری ( کیوت 🫠💞 )
+ عزیزم الان تو کار داری ولی قول میدم که هر موقع اومدی خونه تا فردا صبح تو بغلم باشی و من هم همش موهاتو ناز کنم
+ باشه چاگی ، مرسی که اومدی ( لبخند )

نیکی : خیلی خیلی خوشحال و ذوق زده هست و میدونید دیگه دوست داشتن ایشونم همش با اذیت کردنه پس شروع میکنه به اذیت کردنت
× بیبی کاشکی یک چیز دیگه درست می کردی من زیاد از اینا خوشم نمیاد
+ ا واقعا ، ببخشید میخواستم سوپرایزت کنم برای همین نمیتونستم بهت زنگ بزنم و ازت بپرسم که چی دوست داری تا برات درست کنم و بیارم برای همین از اینا درست کردم حالا اگه دوست نداری نخور تا من سریع برم خونه و برات غذایی رو که دوست داری رو درست کنم
با خوشحالی بغلت میکنه
× بیبی کیوتم داشتم شوخی می کردم مگه میشه من از غذایی که تو درست کردی خوشم نیاد ( با لبخند و ذوقش )
+ خجالت .......
دیدگاه ها (۳)

سناریو تی اکس تی

سه پارتی هیسونگ p1

عزیزان ببخشید کم فعالیت کردم ولی الان یک سناریو از انهایپن ،...

💓👾 Ningning 👾💓نینگ کیوت مون 🥹😭❤️✨

چند پارتی جونگوون p۵

دوستان من عکس کاراکترای دختری که تو رمان هس رو با چت جی پی ت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط