کنارهم نشسته بودیم ازمن پرسیدبرای چه زنده ای

کنارهم نشسته بودیم ازمن پرسیدبرای چه زنده ای؟
درحالیکه در دل فریاد میزدم برای توگفتم برای هیچ
ازاو پرسیدم که تو برای چه زنده ای؟
گفت برای کسی که برای هیچ زنده است
دیدگاه ها (۳۴)

روزی با خود فکر میکردم اگر روزی او را نبینم شهر را به آتش می...

عشق یه شهره که ازت دور نیست هر چقد هم جاده بخواد کش بیاد ع...

هرچندنمیدانم خوابهایت رابا کی شریک میشوی، اماهنوز.... شریک ت...

زیباترین صدای دنیا نه صدای گیتاره نه صدای پیانو. زیباترین صد...

یک روز دو دلباخته بودیم منو تواکنون تو ز من دل زده ایمن ز تو...

نامی ای از سمت خداوند یکتا

دل‌نوشته‌ای برای حضرت زهرا (س) 🌸ای نوری که از دامن خاک، آسما...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط