یکی هم بود شبیه شهر

یکی هم بود، شبیه شهر،
که باران را
به رقص دعوت می‌کرد...
دیدگاه ها (۱)

دستت را به من بدهنترس !با هم خواهیم پَرید .من از روی رویاهای...

صبح وجود را به جز این آفتاب نیست. بر ذره ذره وحدت حسنش مقرری...

تو باران را دیده ای؟نیستباران رفته از این شهرببینگَردِ دلتنگ...

بعضی روزهاآدم دلش یک معجزه می خواهد،معجزه‌ای...

زنان عاشق پاییز را بهانه می کنند مردان عاشق باران را آذر که ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط